پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 76
نویسنده : بيك بابا

توجه:اطلاعات ارایه شده زیرصرفاً گپی از سایت های اینترنتی است.

نــام :نورالدین

نـام خـانوادگـی :غربی دیزجی

نـام پـدر :میرعلی

تـاریخ تـولـد :۱۳۴۰/۱۲/۱۱

تاریخ شهادت : 1360/06/07

شـغل :سرباز

دسـته اعـزامـی: ارتش

محل آرامگاه :تهران - بهشت زهرا

تـحصیـلات :دیپلم

 شهید نور الدین غربی دیزجی در سال 1340 در تبریز به دنیا آمد و پس از مدتی به همراه خانواده به تهران آمدو تحصیلات خود را تا مقطع دوم راهنمایی ادامه داد و بعد از آن برای کمک به تأمین معاش خانواده به کارگری مشغول شد. با شروع جنگ به خدمت سربازی رفت و پس از گذراندن دوره آموزشی به جبهه رفت و سرانجام در منطقه دارخوین در سال 1360 بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و به سوی جایگاه ابدی خود پرواز کرد.


:: برچسب‌ها: شهدا , وصیتنامه , زندگینامه , دیزج خلیل ,



بازدید : 74
نویسنده : بيك بابا

توجه:اطلاعات ارایه شده زیرصرفاً گپی از سایت های اینترنتی است.

شهید یوسف افلاک

نام پدر: عبدالعلی

تاریخ تولد :1349/01/15
تاریخ شهادت 1369/02/28

محل شهادت : سومار:

بسم الله الرحمن الرحیم

شهید یوسف افلاکی در بهار سال 1349 در یک خانواده ی روستایی به دنیا امد اوفرزند سوم خانواده بود اواز همان کودکی عاشق خانواده خود بود وتا توان داشت به خانواده ی خود درکارها کمک می کرد اودوره ی ابتدائی را درمدرسه ی ابتدائی دیزج خلیل شروع ودرهمان جابه پایان رساند اوبه خاطر کمک به خانواده دیگر ادامه تحصیل نداد وهم پای پدرخانواده به کا روتلاش برا ی معاش خانواده مشغول شداو نسبت به دیگران وخانواده ی خود بسیار مهر بان ودلسو ز بود

وقتی که به سن جوانی رسید مانند دیگر جوانان به خدمت سربازی رفت واودروان آموزش خودر ا درپادگان عجب شیر گذراند وبعد به منطقه ی جنگی صالح اباد ایلام منتقل شد اودر خدمت سرباز ی هم به فکر خانواده ی خود بود وهمیشه وقتی که به مرخصی میآمد به جای استراحت با ز هم کمک به پدرو مادر خود می کرد سرانجام در بیست و هشتم اردیبهشت ماه سال هزارو سیصدو شصت و نه در منطقه ی عملیاتی سومار به درجه ی رفیع شهادت نائل شد واو را در دیزج به خاک سپردند از اول کودکی فردی بسیار زیرک وباهوش درحین تحصیل با توجه به اینکه پدرش یک فرد زحمتکش روستائی درامر کشاورزی مشغول بوده اند هیمشه برای پدرومادرش یارو یاور بود در زندگی لحظه ای از اطاعت انها غافل نبودوهمیشه از کودکی که پدرش اهل منبر و مسجد بود جهت خواندن نماز با پدرش به مسجد می رفت وهمیشه سعی میکردنماز را د رهمان وقت بخواند عاشق امام وانقلاب بود همیشه در زندگی اهنمودهای امام راحل را سرمشق قرارمی داد یک فرد مومن واز تبارحسین (ع)بود درمراسمات عمومی عزاداری ایام ها ی مختلف همیشه حضور فعال داشته ودرایام محرم نقش اساسی درعزادرای امام حسین می نمود وهمیشه سعی میکرد همه را به ان راه دعوت نماید وهمیشه میگفت ماهرچه داریم از این امام حسین و کربلا داریم واگر از خدمت جان سالم پیدا کنم حتما مادرم را به زیارت کربلا خواهم برد کربلا ورد زبان او بود وراضی نمی شد هیچ کس ازدست او خدای نکرده ناراحت بشود خصوصییات خاصی داشت گویا اینکه ایشان از انتخاب شدگان بوده که به سوی خودش دعوت نمود.در موقع شهادت ایشان رویت چهره خاصی درجلوه او ظهور کرده بود( منبع): پایگاه اطلاع رسانی شهدای ارتش


:: برچسب‌ها: شهیدا , دیزج , خلیل , وصیتنامه , زندگی نامه ,



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 54 صفحه بعد